School Grup

شعر ریاضی

دوشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۳:۲۹ ب.ظ
شاعر این مثنوی دیوانه نیست با ریاضی خوانده ها بیگانه نیست

روز و شب خواب ریاضی دیده ام خواب خطهای موازی دیده ام

کاش در دنیا نشان از غم نبود صفر صفرم اینقدر مبهم نبود

حال ،بشنو اندکی از رشته ام مثل یک زالو به خونش تشنه ام

در ریاضی چهره ای شاداب نیست هشت ترمی ،در انجا باب نیست

بچه ها پیوسته دشنامش دهند گوش خود اما به فرمانش دهند

ای ریاضی ،ای ریاضی چیستی؟ می بری هردم به تیغت ،کیستی ؟

تاکه اسمت بر زبان سبز شد کل مغزم پیچهایش هرز شد

چون برای درسهایی مثل جبر گاو نر می خواهد و یک مرد گبر

شخصیتهایی چنان فرما وگوس هر کدامش قامتم را داده قوس

بچه ها از قضیه گریان می شوند بهر اثباتش پریشان می شوند

بهر تنها یکصدم پایان ترم جمله می لولند انجا مثل کرم

منبع:وبلاگ عجایب ریاضی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۰۵
Diba M.O

نظرات  (۳)

این چیه 

ادمو مسخره کردید

پدر سک ها اینچیه 

بگوله داداش عرفان مسخرممون کردید👽

خیلی ادم مزخرفی هستین 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی